جدید ترین اس ام اس عاشقانه

تو” آن نيستي که به يادت بياورم ، “تو” آن هميشه اي که به يادم مي ماني  . . .

.

.

.

بـــيـــــــا … پـايـيــز را تحويــل نگــرفــتي … زمــستــــان شـد !

.

.

.

نه

??دسامبر، پيشگوئيِ دروغين بود

دنيا به آخر رسيد

همآن روز که تو رفتي . . .

.

.
.

زمين از آمــــدن برف تــازه خشنود است

مــــن از شلوغي بسيــــار ردپــــا بيـزار . . .

.

.

.

دوام نمياورم سرماي زمستان امسال را

بايد کوچ کنم…  به قشلاق آغوشت . . .

.

.

.

آدميان به لبخندي که بر لبي نشانند ، به احساس خوبي که بر جا مي نهند

و به دردي که مي کاهند ، مي مانند ، بي شک تو ماندگاري . . .

.

.

.

اين بار که آمدي

دستانت را روي قلبم بگذار

تا بفهمي اين دل با ديدن تو نمي تپد

ميلـــرزد . . .

.

.

.

من که نباشم دنيا يک “من”کم دارد

تو که نباشي من يک “دنيا” کم دارم . . .

.

.

.

به چـالِ گـونـه-ات ، گـاهي مي شـود سـوگنــد خـــورد !

امّــا.. بـه چشمـهـايت ، هـميـشه . . .

.

.

.

ميان آمدن و رفتن مانده ام

بي تو، نه پاي رفتني است و نه

حوصله ي براي ماندن . . .

.

.

.

مهم نيست

دور باشي

يا که نزديک

از روبه رو بيايي

يا که روي بگرداني از من

ماه را از هر طرف که ببيني ماه است  . . .

.

.

.

فاصله‌ي زمين تا آسمان را

آسمان پُر مي‌کند

فاصله‌ي من تا تو را، تو  . . .

.

.

.

داغتـــريـن آغــــوش هـــا را از تنـتــــ

و شيـريـــن تـريــن بــوســـه هـــا را از لبـــانتــــ

بيـــرون بکشـــم

بــه تـلـــافـي تمـــامـ ِ روزهــايـــي کـــه ميخــــواهمتــــ

و نيسـتـــي  . . .

.

.

.

خدايا..ازتجربه تنهاييت برايم بگو.. اين روزهاسراپاگوشم . . .

.

.

.

نگران نباش!

يلدا رفته

ديگر شب‌هايِ نبودن ، کوتاه مي‌شود عزيز . . .

.

.

.

تو هم مرا دوست داري؟

آنگونه که من تو را ؟

پس چرا اين شهر يک ديوانه دارد ؟

.

.

.

در نهايت

تنها کسي که مي‌خواهم دل به دلش بدهم

تويي

تــو کـه نمـي دانــى

ديـشـب آن قــدر بــاران آمــد

کـه اگــر بگـويــم يــاد تــو نبـــودم

بــاران بــا مـن قهــر مـى کنــد

آن قـدر از پنجـره بيـرون را نـگاه کــردم

کـه اگـر بگـويـم منتظــر تــو نبــودم

پنجــره بــا مـن قهـر مـى کنـد

آن قــدر دلتنــگ خــوابيـــدم

کـه اگــر بگـويــم خــواب تــو را نـديـدم

خـوابـت هـم مـرا تــرک مــى گـويـد . . .

.

.پاتوق طلا

.

با تمـام مـداد رنگـي هـاي دنـيا

بـه هـر زبـاني که بـداني يـا نـداني !

خـالي از هـرتشبيه و استعـاره و ايهـام …

تنهـا يکــ جملـه برايـت خـواهـم نوشت :

دوستت دارمــ خاص ترين مخـاطب خـاص دنيـا !

.

.

.

تو تغيير نور را در آسمان تماشا مي‌کني

من چشمهاي تو را . . .

.

.

.

همه مرا با خنده ي بلند ميشناسند

بيچاره بالشم

با گريه هاي بيصدا . . .

.

.پاتوق طلا

.

خوش ميگذره مال قديم بود ، الان ديگه فقط خوشيم که ميگذره  . . .

.

.

.

مدتهاست که بي دليل ترکم کرده اي ، نميدانم دلت از من سرد شد يا که سرت جايي ديگر گرم شد .

.

.پاتوق طلا

.

خيابانهاي تنهايي دلي ولگرد ميخواهد و اوازم بدون تو سکوتي سرد ميخواهد

برايت مرده بودم تا برايم تب کند قلبت….ولي حتي نپرسيدي دلت همدرد ميخواهد؟؟

.

.

.

نخستين چکه ناودان احساسم را در قالب کلامي از جنس گلهاي ياس ميريزم

و آن را به آسمان نيلوفري دل زلالت براي شاد بودنت هديه ميکنم . . .

.

.پاتوق طلا

.

حوصله ات که سر ميرود با دلم بازي نکن

من در بي حوصله گي هايم با تو زندگي کردم . . .

.

.

.

چه زيبا گفت مترسک ، وقتي نمي شود به سمتت آمد ، همين يک پا هم اضافي است .

.

.

.

زخم هاي دستم را ميبندند و ميگويند چرا با خود چنين کردي ؟

ولي افسوس کسي زخم بزرگ دلم را نديد تا بگويد چرا با تو چنين کردند !

.

.پاتوق طلا

.

مهربان چگونه از ياد ميروي ؟ وقتي که بر صخره ي وجودم کتيبه اي ؟

.

.

.

کشيدنِ انگشتــان کشيـــده تو روي گــونـــه هــاي من

لــــذتي انـــکار ناپـــذير است

من دنبـــال بهــانـــه مي گــــردم

تـــا آسوده دستـــان شفـــابـــخش تو را در دست بگيــــرم . . .

.

.

.

دلم قهوه ميخواهد

از همانهايي که براي آشنايي

با اصرار مرا به آن دعوت ميکردي

نه از اين قهوه هايي که در تنهايي سر ميکشم  . . .

.

.پاتوق طلا

.

ميترسم کسي بوي تنت را بگيرد ، دلت را بشنود و تو خو بگيري به ماندنش

چه احساس خط خطي و مبهم ايست اين عاشقانه هاي حسود من . . .

.

.

.

تــو از آن هــايـي هستــي

کــه فکــر بـه تــو ، ديــدن تــوست

و ديــدن تــو فکــر تــو . . .

.

.

.

زندگي چرخش واژگان است ، يکي به جرم تفاوت تنهاست ، يکي به جرم تنهايي متفاوت .

.

.

.

دلم براي لمس نگاهت سخت دلتنگي ميکند ، به کدامين بهانه حواسش را پرت کنم !

.

.

.

روزي که با تو شروع نشود

اصلا نمي ارزد

به شب برساني اش . . .

.

.

.

زن : دوستت دارم

شوهر : منم دوستت دارم

زن : ثابتش کن ، داد بزن تا همه دنيا بفهمن

شوهر : کنار گوشش زمزمه ميکند  دوستت دارم.

زن : چرا آروم برام زمزمه ميکني؟

شوهر : چون تو همه دنياي مني